Monday, June 4, 2007

هويت گلوبال انسان

ميگويند نخستين روزی که انسان از بهشت رانده شد برای خود نامی برگيزد
(به نقل از تورات) و از ان پس فرزندان خود را نيز با نامهای گوناگون خطاب کرد . هزاران سال بعد علم ژنتيک ثابت نمود که نخستين غريزه انسان در انتخاب نام ويژه برای خود و فرزندانش ، چندان دور از حقيقت علمی نبوده است!!!؟؟ . کد ژنتيکی هر انسانی با ديکری انقدر متفاوت می باشد که فرديت او را فرديتی بی همتا ميسازد. اين بی همتايی که انسان های نخستين از طريق نامهايشان بدست مياوردند و در اينده در فرديت ژنتيکيش تجسم خواهد يافت ، نخستين برگ شناسنامه اجتماعی انسان کرديد . بدين ترتيب انسان با بازيابي خود بعنوان" انسانی بی همتا" ، نگارش شناسنامه اجتماعيش را اغاز نمود. از ان پس تاريخ انسان همچنين تاريخ شکل گيری هويت های ديگراو بوده است .
در حاليکه که دلائل شکل گيری هويت و سيمای متنوع انسان ، موضوع جدلهای فلسفه و جامعه شناسی است ، در اينباره که انسان در طی سفر طولانی و تاريخی خود وبر بستر تغيرات و تحولات ناشی از فعاليتش ، هويت های نوينی را در قالب چهرهای گوناگون بازيافته کمتر مناقشه ای وجود دارد.
جامعه شناسان ، زندگی قبيله ای و حاکميت اقتصادهای کوچک دام داری و کشاورزی را زمينه های شکل گيری هويت های مذهبی و قومی انسان دانسته اند . صدها سال زندگی شهرنشينی و گسترش بازار ها و توليدات پيش صنعتی لازم امد که که انسان بر بستر گفتمان عصر روشنگری "هويت ملی " خود را بيافريند و برای نخستين بار خود را بعنوان عضوی از يک ملت به حساب اورد . از ان پس بشر خود را نه تنها بعنوان " بندگان خدا " بلکه بعنوان عضو ملتی" تحت پوشش خدا " باز يافت.
با انکه پاراديم انسان ملی و مبانی حقوقی جوامع نو و دولتهای ملی ، پيش از انقلاب صنعتی شکل گرفت ، ليکن انقلاب صنعتی شرايط نهادينه شدن هويت ملی انسان را پديده اورده(در این باره میتوانید در مورد علل جنگ جهانی دوم را بررسی کنید) و حاکميت او را بعنوان انسان ملی و در اشکال و ساختارهای متنوع دولت-ملت (
Nation State ) در جهان مستقر نمود.

با پيدايش جوامع سرمايه داری و گسترش جدلهای طبقات مدرن برای کنترل سازمانهای توليدی و سيستم های نوين توزيع ثروت ،(مانند لیبرالیسم و سوسیالیسمو ..) سازمانهای مدرن اتحاديه ای و طبقاتی پا به عرصه وجود نهادند . هويت طبقاتی انسان که در جوامع پيشين(تفسیری مارکسیستی) گاه در فالب سيستم های پيچيده کاستی ،سيستم تيول داری ، سرواژ و زمانی درتار ساختارهای فومی و مذهبی پنهان( که این نوع سیستم در کشورهای عربی و آفریقای وجود دارد والبته اسراییل نوع پیچیده آن است) می ماند با گسترش سازمانهای سياسی طبقاتی و انجمن های صنفی و سنديکائی کارگری و کارمندی از پرده اسرار بيرون امد .

بدين ترتيب تا اغار قرن بيست يکم انسان بندهای شناسنامه اجتماعی خود را در طول سفری پر پيچ و خم و طولانی زير عناوين " فرديت ، فوميت ، مذهب ، ملت و جايگاه طبقاتی به نگارش در اورد .
شکل گيری جوامع گلوبال بر بستر" ساختارهای فرا صنعتی " هويتی نوينی را به انسان اعطا نموده است . با انکه از قديم الايالم انسان در حوزه انديشه ، خود را عضوی از پيکره بزرگ بشريت پنداشته است ، اکنون اين نخستين بار در تاريخ است که بر پايه ان تصور ميتواند عمل کند وبا ايجاد ساختارهای گلوبال پيوند خود را با بشريت از عرصه تفکر و انديشه به جايگاه مشخص و اکسيونهای معين گلوبال مبدل سازد .
پاراديم قرن بيست و يکم انسان گلوبال است. اين پاراديم نه تنها بند ديگری بر شناسنامه انسانی می افزايد بلکه در برابر او چشم انداز نوينی را برای پی ريزی جوامع نوين خود فراهم می اورد.
در حاليکه باليدن انسان برهريک از برگ های شناسنامه اش و ارجح دانستن يکی بر ديگری ، برداشت و حقوق فردی او ست ، حکم خرد جمعی نه بر ارجحيت يکی بر ديگری بلکه در ايجاد شرايط رشد ازادانه سيمای متنوع انسانی است. در حقيقت مهمترين حق انسانی ، حق او در ظاهر شدن در پوشش و جامه های هويتی رنگارنگ ميباشد. با اينهمه کمترين دوره ای را ميتوان يافت که حقوق او در ايجاد فضای لازم برای نهادينه ساختن هويت های نوينش با سيستم های ارزشی حاکم و ساختارها ی مسلط در کشاکش قرار نگرفته باشد.
از نقطه نظر تاريخی هر کدام از برگهای شناسنامه اجتماعی انسان ( هويت انسان) در عين حال با تلاش های او برای نهادينه کردن انها از يکسو و ايجاد ساختارهای اجتماعی برای پاسداری از انها همراه بوده است . بر پايه اين تلاش ، فرهنگ نو ، سيستم های ارزشی نوين ، قوانين و ساختارهای و سازمانهای ويژه حکومتی و اداری پديد امده است. بعبارت ديگر ، محتوی وا شکال نهادهای اجتماعی نه تنها بر پايه نيازهای روزانه زندگی بلکه همچنين براساس برداشت و شناخت انسان از خود شکل
گرفته اند

1 comment:

Anonymous said...

ما چاکرییییییم، الا یا
جمال جان فزای جان جانان
عجب سنگین می نویسی بابا، رضازاده مغزم کم آوورد. به جان جان فزای جان جانان
راستی نشنیده بودم؛ تاریخ، بنده خدا، کی تموم کرد. تحریفش می کردن، ولی فکر نمی کردم حریفش هم بشن. خدا رفتگان همه رو بیامرزه. به امید خدا، مدام بهت سر می زنم ببینم این بنده خدا چی میگفته، چی میخواسته
و من الله التوفیق